یک عدد مامان به فروش میرسد: روایتی طنز از مشکلات والدین و نوجوانها
رمان یک عدد مامان به فروش میرسد نوشته کاره سانتوس با تصویرگری آندردس گررو و ترجمه سعید متین در انتشارات هوپا منتشر شده است. این رمان اولین جلد از یک مجموعهی چهار جلدی است که هر جلد آن یک رمان با موضوع جداگانه است.
عنوان این رمان انقدر ترسناک است که باید به والدینی که آن را برای بچههایشان میخرند مدال شجاعت داد. البته باید دید کلمهی ترسناک را چطور معنی میکنیم. اما فارغ از شوخی روبهرو شدن با این تصور که ممکن است بچههای ما یک روز ما را نخواهند بسیار ترسناک است. اولین چیزی که به ذهن یک والد دلسوز میرسد این است که مگر من چه کردهام؟
این رمان دربارهی همین است. دربارهی اینکه گاهی بدون اینکه کسی کاری کرده باشد تضادها و اختلافهایی بین والدین و فرزندان ایجاد میشود. تا جایی که مادری که ممکن است از دید دیگران ایدهآل باشد از دید فرزند خود اینطور دیده نمیشود.
پرداختن به این تصور، در قالب رمانی طنز بهترین روش برای روبهرو شدن با احساسات نوجوانان و والدین در این شرایط است. هر چند که ممکن است مخاطب کتابخوان در همان ابتدای متن بداند که امکان ندارد در پایان کتاب، مامان اسکار واقعاً فروخته شود و این موضوع اندکی هیجان داستان را پایین بیاورد اما پرداختن به سوژه و واقعی شدن ماجرای فروش مادران در یک سایت به اندازهی کافی موضوع جالبی هست که ارزش پرداختن داشته باشد.
غیر از اسکار، دوست او نورا نیز مشکلات بسیاری در خانواده دارد. در واقع مادر اسکار به چشم نورا خیلی هم ایدهآل است. اما به هر حال نورا به اسکار کمک میکند تا مامانش را برای فروش روی سایت بگذارد و عجیبتر اینکه بچههای دیگری به عنوان مشتری پیدا میشوند و مامان اسکار را انتخاب میکنند. اینجای قصه است که اسکار تازه میفهمد ممکن است به همین راحتی مامانش را از دست بدهد! آیا اسکار واقعاً این را میخواهد؟ نه! حتماً اینطور نیست. اسکار فقط کمی خسته است و آمدن فرزند جدید باعث شده او فکر کند در مرکز توجه نیست. اینجاست که اسکار تصمیم واقعی میگیرد و از راهی که رفته پشیمان میشود.
بنابراین داستان در کنار ایدهی جذاب و طنز ملایم، زیرساختی مبنی بر پند اخلاقی دارد که مثل تیغی دولبه عمل میکند. از طرفی به کودکان و نوجوانان آموزش میدهد و در بروز احساساتشان به آنها کمک میکند و از طرفی در دام کلیشههای آموزشی میافتد و پایانی تکراری رقم میزند.
ارسال نظر