نقد و معرفی

  1. خانه
  2. نقد و معرفی
  3. این کتاب را ممنوع کنید: مبارزه برای آزادی کتاب‌ها
27 اردیبهشت 1402

این کتاب را ممنوع کنید: مبارزه برای آزادی کتاب‌ها

نبرد کتاب‌ها از وقتی شروع شد که ایمی‌آن اولینجر متوجه شد کتاب موردعلاقه‌اش دیگر در کتابخانه‌ی مدرسه نیست. چون یک نفر تصمیم گرفته است این کتاب را ممنوع کند! اما بعد تعداد کتاب‌های ممنوع خیلی بیشتر شد. ایمی‌آن تصمیم گرفت آن‌ها را جمع‌آوری کند و بخواند. تعدادی از بچه‌ها او همراهی کردند تا اینکه کتاب‌ها تبدیل به کتابخانه‌ای ممنوعه در قفسه‌ی ایمی‌آن شدند. کتابخانه‌ای که نباید لو برود ...

رمان این کتاب را ممنوع کنید نوشته‌ی الن گرتز با ترجمه‌ی سارا عاشوری در انتشارات پرتقال منتشر شده است.

رمان درباره‌ی دختری است به نام ایمی‌آن اولینجر که عاشق کتاب خواندن است. به خصوص کتاب فرار به موزه‌ی نیویورک که بارها و بارها از کتابخانه‌ی مدرسه قرض گرفته و خوانده است. اما ناگهان یک روز که با اشتیاق برای گرفتن کتاب، به کتابخانه می‌رود متوجه می‌شود کتاب مورد علاقه‌اش ممنوع شده است. اما چرا؟

ایمی‌آن به همراه دوستانش با موضوع ممنوعیت کتاب‌ها به تشخیص اولیا در انجمن مواجه می‌شوند. این موضوع که چرا یک نفر می‌تواند تصمیم بگیرد کتابی برای آن‌ها ممنوع است بچه‌ها را با چالش‌های بزرگی روبه‌رو می‌کند.

کتاب‌ها چه تاثیراتی دارند؟ آیا یک کتاب به صرف اتفاقاتی که برای قهرمانانش می‌افتد می‌تواند در مسیر زندگی ما اختلال ایجاد کند؟ آیا ما قطعاً‌ اشتباهاتی که شخصیت‌های رمان‌ها انجام می‌دهند تکرار می‌کنیم؟

ایمی‌آن و دوستانش تصمیم می‌گیرند این کتاب‌های ممنوع را بخوانند تا بفهمند این کتاب‌ها چه مشکلی دارند؟ حقیقت این است که ممنوعیت این کتاب‌ها باعث شده که خیلی از بچه‌ها اشتیاق بیشتری برای خواندن آن‌ها داشته باشند. این اشتیاق به ایجاد کتابخانه‌ی ممنوعه در قفسه‌ی ایمی‌آن منجر می‌شود و پس از آن دردسرهای او آغاز می‌شود.

موضوع داستان، بسیار خاص و جذاب است و خیلی از نوجوانان در خانواده یا مدرسه با آن روبه‌رو بوده‌اند. جدا از حق آزادی و انتخاب، موضوع تاثیر کتاب و کالاهای فرهنگی و محدودیت و ممنوعیت بیش از اندازه‌ی آن‌ها به بهانه‌های تربیتی،‌ موضوعی است که در مدارس و خانواده‌ها اغلب پیش می‌آید.

شخصیت اصلی رمان که بسیار آرام و درونگراست و پرداختن به مشکلات و حل آن‌ها و صحبت مستقیم درباره‌ی مشکلات برایش بی‌اندازه سخت است به خاطر موضوع ممنوعیت کتاب موردعلاقه‌اش در بوته‌ی آزمون قرار می‌گیرد  باید خود را برای مبارزه‌ای آماده کند که هرگز در شرایط عادی قادر به انجام آن نبوده است. او در ابتدای داستان یک بار در این شرایط قرار می‌گیرد و از پس صحبت کردن در انجمن مدرسه برنمی‌آید. اما ممنوعیت کتاب‌ها آنقدر برای او و دیگر دوستانش عجیب و غیر قابل باور است که ناچار به مبارزه‌ای پنهان می‌شوند.

خط سیر داستان، فراز و فرودهای مناسبی دارد که جز اهمیت عاملیت نوجوانان برای حل مشکلاتشان، صحنه‌های ویژه‌ای از امید و ناامیدی خلق می‌کند. داستان، ما را در این مبارزه با خودش همراه می‌کند و در پایان، قهرمانان داستان به راه حلی خلاقانه می‌رسند که منطق ممنوع کنندگان را زیر سوال می‌برد. در عین حال در این مسیر ایمی‌آن به خاطر مشکلاتی که پیش می‌آید مجبور می‌شود با خانواده‌اش وارد مباحثه شود که همین گفتگو بخش بزرگی از مشکلات او را حل می‌کند.

ارسال نظر