نقد و معرفی

  1. خانه
  2. نقد و معرفی
  3. من، تو و دریای بزرگ آبی: زاویه‌دید متفاوت
27 اردیبهشت 1402

من، تو و دریای بزرگ آبی: زاویه‌دید متفاوت

مامان برای قهرمان داستان از سفری تعریف می‌کند که وقتی خیلی کوچک بود با هم رفتند. آن‌ها سوار کشتی شدند و تجربه‌های جالبی داشتند. از دید مامان همه چیز عادی و قشنگ و آرام بوده است اما آیا از دید کودک هم همینطور است؟

کتاب من، تو و دریای بزرگ آبی با نویسندگی و تصویرگری ماری لوئیز فیترپاتریک و با ترجمه میترا نوحی جهرمی توسط انتشارات برکه منتشر شده است. 
مادر برای فرزند کوچکش از یک سفر دریایی می‌گوید و ما با او هم‌سفر می‌شویم. آن ها  با یک صندوق بزرگ سوار کشتی می‌شوند به دورها می‌روند. ماجراهای سفر با تصویرگری‌های مرتبط آن جذاب و شگفت‌انگیز است اما کودک داستان، چیزهای دیگری دیده است که اتفاقاً‌ مادر از آن‌ها بی‌خبر مانده است. 
ما در واقع همراه و هم‌قدم کودک به آلبوم سفرش نگاه می‌کنیم و تجربه‌های او را زندگی می‌کنیم. 
یکی از جذابیت‌های کتاب، برای کودکان، آشنایی با سفرهای دریایی است. شگفت‌انگیزی سفر با کشتی و آشنایی با کابین و عرشه و ناخدا و دیگر مفاهیم و تصویرهای مربوط به آن، داستان را برای کودکان جذاب می‌کند.
اما مهم‌ترین نکته از دید نویسنده این است که کودکان با دقت ویژه‌ای که دارند همه‌ی نکات ریز ماجراها را می‌بینند اما اغلب در مورد آن صحبت نمی‌کنند. کودک شاهد یک ماجرای دزدی است اما از دید مادر و خاله همه چیز طبیعی است. آن‌ها تقریباً هیچ چیز را ندیده‌اند. 
نکته‌ی دیگر این است که با وجود اینکه کودک، خاطرات درست‌تری از سفر دارد آن کسی که ماجرا را روایت می‌کند مادر است و کودک نیز مخالفتی با او نمی‌کند. توضیحی نمی‌دهد. گو اینکه برایش بدیهی است که مادر در جریان چیزی نباشد. انگار کودک داستان، باور دارد که لزومی ندارد آدم‌بزرگ‌ها در جریان همه چیز باشند و این سیر وقایع که مادر تعریف می‌کند از دیدگاه کودک نیاز به اصلاح ندارد. 
نویسنده در این داستان، آدم بزرگ‌ها را به چالش می‌کشد و مچ آن‌ها را که در مقابل کودکان اغلب ژست آگاهی می‌گیرند؛ می‌گیرد. او معتقد است بزرگ‌تر ها فقط فکر می‌کنند که بیشتر می‌دانند با وجود اینکه، این کودکان هستند که از همه چیز آگاهند.
 

ارسال نظر