اژدهای آزمایشگاه: در تاریکی چه خبر است؟
یک مداد افتاده روی زمین آزمایشگاه. شب شده و او حسابی میترسد. توی این تاریکی وسایل آزمایشگاه خیلی ترسناک شدهاند.
داستان «اژدهای آزمایشگاه» از مجموعهی «وقتی ما نیستیم» نوشته آویسا شرفی با تصویرگری مجتبی حیدرپناه در انتشارات میچکا منتشر شده است.
یک مداد توی آزمایشگاه جا مانده و روی زمین افتاده. شب که میشود و تاریکی همه جا را فرامیگیرد مداد حسابی از وسایل آزمایشگاه میترسد. اسکلت میخواهد او را بردارد اما قیافهی اسکلت از همه چیز ترسناکتر است. اینجاست که چراغ الکی به دادش میرسد و همه جا را روشن میکند. در روشنایی و گرمای چراغ الکلی همه چیز برای مداد راحتتر میشود و صبح به جامدادی صاحبش برمیگردد و به دوستانش میگوید که دیشب پیش اژدهای آزمایشگاه بوده است.
موضوع محوری داستان، تاریکی و ترس است. اغلب کودکان از اینکه اشیا در تاریکی جور دیگری به نظر میآید میترسد. البته این اتفاق بیشتر در سنین خردسالی میافتد. اما برای کودکان بالای هشت نیز شاید داستانی با این موضوع همچنان خوشایند باشد. آن هم از دید مدادی که میتواند حرف بزند!
گره داستانی این بخش از سری داستانهای «وقتی ما نیستیم» شاید به اندازهی بقیهی مجموعه هیجانانگیز نباشد اما کودکان را با خود همراه میکند و آنها دوست دارند شریک سرنوشت مداد باشند. سرایدار جدید نیز در این قسمت وارد ماجرا میشود و هنوز نمیداند این موجودات عجیب و غریب آزمایشگاه چه ویژگیهایی دارند و چقدر میتوانند دردسرساز باشند.
ارسال نظر