آتشفشان آزمایشگاه: خلاقیت یا ایمنی؟
توی آزمایشگاه همه از کارهای تکراری خسته شدهاند و میخواهند کمی خلاقیت به خرج بدهند و آزمایشهای جدیدی را امتحان کنند. اما نتیجهی این آزمایشها چه میشود؟
داستان «آتشفشان آزمایشگاه» از مجموعهی «وقتی ما نیستیم» نوشته آویسا شرفی با تصویرگری مجتبی حیدرپناه در انتشارات میچکا منتشر شده است.
ساکنان آزمایشگاه تصمیم گرفتهاند یک آزمایش جدید انجام بدهند و کمی خلاقانه فکر کنند. نتیجهی قاطی کردن مواد مختلف توی بشر میشود آتشسوزی و به جان آزمایشگاه میافتد. آنها دستپاچه میشوند و نمیدانند چطور آتش را خاموش کنند. پس تلاش میکنند شیشه را بشکنند تا سریدار مدرسه پیدایش بشود و آتش را خاموش کند.
سرایدار به سرعت میآید و پس از خاموش کردن آتش، از آنچه میبیند شگفتزده میشود. او نمیداند چطور وسایلی که تمیز کرده و سرجایشان گذاشته اینطور به هم ریختهاند و اسکلت روی زمین چه کار میکند. بعد از تمیز کردن آزمایشگاه، فوری میرود تا وقت دکتر بگیرد.
ماجرای این قسمت از مجموعهی وقتی ما نیستیم، خلاقیت است. نویسنده انتقادی هم میکند به وضعیت کلاسهای درس و نوع نگاه مدرسه و آموزش و پرورش به موضوع خلاقیت. او معتقد است وقتی معلم باشد بچهها نمیتوانند خودشان کاری انجام بدهند و باید فقط به معلم گوش کنند که وضعیت آموزش متکلم وحدهی مدارس را به خوبی نشان میدهد. اما در عین حال او با این داستان تلاش دارد بگوید خلاقیت هم نیاز به آگاهی دارد و بچهها باید بدانند وقتی آزمایشهای جدیدی انجام میدهند نیاز دارند در مورد ایمنی کارهایی که میکنند اطلاعات کافی داشته باشند.
داستان از لحاظ گره داستانی و تعلیق موفق عمل کرده و به خصوص پایان داستان کمی نفسگیر و هیجانانگیز است. با اینکه معلوم است در نهایت ساکنان آزمایشگاه موفق میشوند؛ اما هیجان باز نشدن در و آتش گرفتن آزمایشگاه، از بُعد داستانی برای مخاطب جالب خواهد بود.
ارسال نظر