نقد و معرفی

  1. خانه
  2. نقد و معرفی
  3. من نبودم: خرابکاری‌های کودکانه
27 اردیبهشت 1402

من نبودم: خرابکاری‌های کودکانه

مامان همیشه چیزهایی می‌پرسد که من جوابش را نمی‌دانم. مثل اینکه چه کسی روی دیوار خط کشیده؟ یا چه کسی دست عروسک خواهرش را لای در آشپزخانه گذاشته و کنده است. شما می‌دانید؟

کتاب من نبودم  نوشته‌ی فرزانه رحمانی با  تصویرگری مژگان سعیدیان توسط انتشارات میچکا روانه‌ی بازار شده است.

داستان، روایت دختری است که او را در تصویر می‌بینیم. او می‌گوید: «مامان همیشه چیزهایی می‌پرسد که من نمی‌دانم.» و در ادامه به سوال‌های مامان می‌پردازد. مثل اینکه چه کسی روی دیوار خط کشیده و سعی کرده آن‌ را با آب دهانش پاک کند؟ یا چه کسی دست عروسک خواهرش را لای در آشپزخانه گذاشته و کنده است.

راوی معتقد است نمی‌داند چه کسی این کارها را کرده اما ما در پایان ماجرا وقتی صفحات آخر را که مثل دو لنگه‌ی در روبه‌روی هم چفت شده‌اند باز می‌کنیم می‌بینیم که همه‌ی این‌ها را راوی داستان انجام داده است.

به نظر می‌رسد نویسنده، در وهله‌ی اول تلاش می‌کند کودک را با خود همراه کند. هم‌ذات‌پنداری کودک با دختر توی تصویر مهم‌ترین وجه جذابیت داستان است. کدام کودکی است که حتی برای یک بار هم که شده نقاشی روی دیوار یا مبل یا ... را تجربه نکرده باشد؟ کدام کودکی ژله روی زمین نریخته؟ انگار خاصیت خردسالی با چنین خرابکاری‌هایی عجین شده است. چرا که کودک، کنجکاو و باهوش است و در عین حال هنوز به رشد کافی برای کنترل ذهن و عضلات خود دست نیافته است. این تجربه‌ها برای خردسالان و کودکان ناگزیر هستند اما در کنار این ناگزیری ترس از اینکه مادر یا پدر، کودک را تنبیه کنند یا از خرابکاری او ناراحت شوند، بزرگترین مشکل کودک است.

در این داستان نیز راوی تلاش می‌کند با پنهان کردن از این ترس فرار کند. اما آیا همه چیز پنهان می‌ماند؟ پیام دیگری که نویسنده و تصویرگر با چیدمانی خوب، منتقل می‌کنند این است که چیزی پنهان نمی‌ماند. پس بهتر نیست کودک خود به مادر بگوید که چه کسی این کارها را کرده است؟

ارسال نظر