دل بده، دل بده: عاشقانهای لطیف
قفس، پرندهاش را گم کرده و بدجوری دلتنگ شده است. حالا قفس دربهدر دنبال پرندهاش میگردد. اما هر جا از او سراغ میگیرد پیدایش نمیکند ...
کتاب دل بده، دل بده نوشته فرهاد حسنزاده با تصویرگری سارا میاری در انتشارات میچکا منتشر شده است.
دل بده، دل بده داستانی عاشقانه دربارهی قفسی است که عاشق پرندهاش شده است. اما یک روز پرنده رفته و قفس تنها مانده است. او به دنبال پرنده میگردد اما همه از این موضوع متعجب هستند. چرا که پرندهها از قفس فراریاند. اما قفس معتقد است او و پرنده با هم جور بودهاند. پرنده به قفس، پرواز یاد داده و قفس به پرنده آواز ....
قفس در پایان متوجه میشود که پرنده دنبال پرندهای دیگر رفته و او نیز به آواز رود دل میسپارد.
داستان، عاشقانهای لطیف دربارهی ماهیت دوست داشتن است. دوست داشتن برای دوست داشتن. قفس که یاد گرفته عاشق پرندهاش باشد وقتی میفهمد که او به دنبال عشق خودش رفته است از او دلگیر نمیشود و به دنبال صدای آواز او به رود دل میسپارد.
فرهاد حسنزاده در این کتاب توانسته مفاهیم بزرگ و پیچیدهای را در قالب یک داستان ساده بگنجاند. مهمترین آنها شاید این باشد که گاهی به خاطر کسی که دوستش داریم باید از خود بگذریم و دوری را تاب بیاوریم و به خوشبختی دیگری راضی باشیم. قفس پس از اینکه میبیند پرنده با جفتش خوشحال است به آواز موجها دل میدهد و به عشقی دیگر دل میسپارد. شاید جاری رود، تمثیلی از جاری بودن زندگی و دوست داشتن باشد.
تصویرهای کتاب اغلب اندوهگینند. ترکیب رنگ و فضا یادآور غروب پاییز است. جدایی و دوری، رنگ خود را روی تصاویر پاشیده است. اما شاید اگر این ترکیب، در تصویر آخری به رنگهای شادابتری میرسید؛ داستان، شادتر و امیدوارتر به پایان میرسید.
ارسال نظر