نقد و معرفی

  1. خانه
  2. نقد و معرفی
  3. روزی که الکساندر به گردش رفت: ستایش خلاقیت در بحران
27 اردیبهشت 1402

روزی که الکساندر به گردش رفت: ستایش خلاقیت در بحران

الکساندر با مادر و چهار خواهر و برادرش به گردش رفته است. همه‌ی خواهر و برادرها آرام پشت مادرشان حرکت می‌کنند؛ جز الکساندر! به نظر شما چه بلایی ممکن است سر الکساندر بیاید؟

کتاب «روزی که الکساندر به گردش رفت» با نویسندگی و تصویرگری پاملا آلن و  با ترجمه‌ی سارا خسرونژاد در انتشارات میچکا منتشر شده است.

الکساندر اردک سربه‌هوا همراه مادر و خواهر و برادرهایش به گردش رفته است. اما او خیلی بازیگوش است و توی چاله‌ای می‌افتد. همه تلاش می‌کنند با انداختن چیزی توی گودال به او کمک کنند. اما هیچ‌ کدام از آن‌ها به درد الکساندر نمی‌خورد. تا زمانی که بچه‌ای توشیدنی‌اش را توی گودال می‌ریزد. از آن به بعد همه جمع می‌شوند و از فواره‌ی نزدیک گودال آب می‌آورند و توی آن می‌ریزند. سطح آب که بالا می‌آید الکساندر نجات پیدا می‌کند.

درست است که بازیگوشی و سربه هوایی الکساندر در داستان در مرکز توجه قرار گرفته است اما مهم‌ترین پیام داستان تلاش برای توجه به خلاقیت برای حل مساله است. موضوع پر چالشی که به خصوص در سال‌های اخیر با توجه بیش از اندازه‌ی والدین به کودکان خردسال خود در آن‌ها رو به ضعف نهاده است.

درست است که بچه‌های امروز باهوش و آگاه هستند اما در رویارویی با مشکلات اتکای بیشتری به والدین دارند. نویسنده تلاش می‌کند راه‌های حل یک مشکل را بررسی کند و راهی خلاق پیدا کند. البته که این راه را یک کودک پیدا می‌کند و بزرگترها از او تبعیت می‌کنند. نویسنده با این کار می‌خواهد بیش از پییش به کودکان اعتماد به نفس دهد و آن‌ها را تشویق کند تا به دنبال راه‌حل‌های جدید باشند.

تصویرگری کتاب با زمینه‌ی سفید، حواشی کم و طنز ظریف در روایت به جذابیت داستان کمک کرده است.

ارسال نظر