نقد و معرفی

  1. خانه
  2. نقد و معرفی
  3. داگلی بغلی عیدت مبارک: برف بازی و جادوی کریسمس
27 اردیبهشت 1402

داگلی بغلی عیدت مبارک: برف بازی و جادوی کریسمس

کریسمس رسیده و کلی برف آمده است. داگلی بغلی با دوستانش مشغول برف‌بازی است که ناگهان صدایی می‌شنود. گوزنی به نام رودی از روی درختی سر و ته آویزان است ...

کتاب داگلی بغلی عیدت مبارک، از سری کتاب داگلی بغلی با نویسندگی و تصویرگری دیوید ملینگ و ترجمه نسرین ابراهیمی لویه در انتشارات میچکا منتشر شده است.

داگلی بغلی که از باریدن برف و آمدن کریسمس هیجان‌زده شده است درخت‌ها را بغل می‌کند و با دوستانش گلوله برفی بازی می‌کند. او آدم برفی درست کرده که ناگهان صدای جرینگ جرینگی می‌آید و همگی می‌ترسند.

رودی، گوزنی که سر و ته از درخت آویزان است دچار مشکل شده است. آن‌ها با رودی دوست می‌شوند و با یک درخت از روی تپه سر می‌خورند. بالاخره زمان رفتن رودی می‌رسد.

در داستان داگلی بغلی عیدت مبارک، تمرکز بیشتر روی تصاویر است. تصاویر رنگی روی زمینه‌ی سفیدِ برفی، احتمالاً‌ برای خردسالان جالب توجه است.

محوریت داستان با موضوع کریسمس، ممکن است کمی برای خردسالان ایرانی قابل درک نباشد. مثل زمانی که رودی از جادوی کریسمس می‌گوید و یا وقتی که رودی اولین چشمک ستاره را می‌بیند و یادش می‌افتد باید برای کمک به یک شخص خیلی خاص برود.

داستان از لحاظ گره‌های داستانی بسیار ساده است و ماجرای پیچیده یا هیجان‌انگیز خاصی در داستان اتفاق نمی‌افتد. این نوع روایت می‌تواند، داستان را برای خردسالان قابل فهم کند اما در عین حال ممکن است داگلی بغلی برای کودکان دبستانی کسل‌کننده به نظر بیاید.

ارسال نظر