کوچه‌گردی

  1. خانه
  2. کوچه‌گردی
  3. چگونه تفنگ جای فرهنگ را می‌گیرد؟
06 بهمن 1402

چگونه تفنگ جای فرهنگ را می‌گیرد؟

شهرام اقبال‌زاده

در این زمانه آکنده از خشم و خشونت و وحشت، به قول نیما «یاد برخی نفرات، روشنم می‌دارد».
سال‌هاست که با بهره‌گیری از آموزه‌های بانوی فرهنگ‌ساز، توران میرهادی، عمرم را وقف ادبیات کودک و ترویج و تبلیغ کتاب‌خوانی کرده‌ام. استادی که به شاگردی‌اش می‌بالم. استادی که به ما چگونگی کار با کودکان و نوجوانان را بر مدار کتاب و کتاب‌خوانی آموخت. کسی که روش و منش مرا اصلاح کرد و شکیبایی و پایداری و ایستادگی در برابر کوه مشکلات و کار آهسته و پیوسته را به شاگردانش آموخت. کسی که رهنمودش به ما این بود «از غم‌های بزرگ، کار بزرگ بسازید».
کسی که تیرباران همسرش، سرگرد جعفر وکیلی، سرطان و مرگ همسر دومش محسن خمارلو در میان‌سالی و... همه را تاب آورد و زانو خم نکرد و چون کوه استوار ایستاد.
 او که از نیروهای سیاسی موجود سرخورده و ناامید شده بود در پی راهی بود که دانش امروزین را با فرهنگ دموکراتیک و بینش و روش آموزش خلاق مشارکتی و غیررقابتی به نسل جدید منتقل کند.
ازاین‌رو مدرسه فرهاد را پی نهاد و الگویی کارآمد را پیش چشم دیگران قرار داد. به این هم بسنده نکرد و در سال 1341 با جمعی از پیشروان آموزش‌وپرورش نوین، شورای کتاب کودک را بنا نهاد که بیش از پنجاه سال فعالیت درخشان و راهگشا را در کارنامه خود دارد.
باری، از دید میرهادی آموزش‌وپرورش قلب و مغز هر نظام اجتماعی است. در اولین مجمع عمومی شورای کتاب کودک که در حضور استادان بزرگم میرهادی، نوش‌آفرین انصاری، زنده‌یاد یحیی مافی و...پیشکسوتان و همکاران شورایی -که هم‌زمان شده بود با پیدایش داعش- با الهام از آموخته‌هایم از این بزرگان، در سخن آغازین گفتم «راه ریشه‌ای درازمدت مبارزه با تروریسم، تفنگ نیست، فرهنگ است؛ یعنی تبلیغ و ترویج فرهنگ دموکراتیک به‌صورت بنیادین و از کودکی. باید به کودکان کتاب بدهیم تا بیاموزند راه سخن گفتن و حل مشکلات، زبان تفنگ نیست، فرهنگ گفت‌وشنود است.»
راهی که توران میرهادی و یاران و رهروانش پرچم آن را برافراشته‌اند و آن را هرگز بر زمین نخواهند گذاشت. داعش و تروریسم محصول فقر اقتصادی و فرهنگی و آموزش‌وپرورش ناکارآمد و نابسنده و فقدان دموکراسی در جوامع عقب‌مانده و سیاست‌های منفعت‌جویانه انحصارات نفتی و تسلیحاتی است که به‌جای تأمین و تدارک امکانات آموزشی و احداث کتابخانه، اسلحه به خاورمیانه می‌فرستند و پادگان بنا می‌کنند. منافع رژیم‌های ارتجاعی و استبدادی منطقه هم در همین است.
راهی که هیتلر و آموزش‌وپرورش نازیستی و فاشیستی پرچمدار آن بود، بینش و روشی که ملت برتر، مذهب برتر، فرد برتر را تبلیغ و ترویج می‌کند. سیاستی که به نام رقابت، تنها در پی سود بیشتر و مصالح عالیه این یا آن نظام و دسته‌بندی انسان‌ها، زمینه را برای طرد و حذف و خشونت و جنگ فراهم می‌کند.
به‌راستی ملاله دختر نوجوان پاکستانی برنده جایزه نوبل صلح چه بجا گفت: «چگونه می‌توانید کرورکرور اسلحه به خاورمیانه بفرستید اما امکانات آموزشی و کتاب نه؟!»
راه میرهادی بر مدار اخلاق و مدارا و صلح و دگرخواهی و صلح و عشق به انسان می‌چرخید.
او الگویی امروزی و نمود مکارم اخلاق بود.
نامش مانا و روانش شاد

 

ارسال نظر