بچههای بززنگولهپا کجا بودند؟
وقتی بز زنگولهپا از صحرا با شکم پر برگشت و به در خانهاش کوبید منتظر بود که شنگول و منگول و حبهی انگور بگویند: «کیه کیه در میزنه؟ در رو با لنگر میزنه؟» اما هیچ صدایی نیامد. خبری از بچهها نبود. بز زنگولهپا حسابی نگران شد و دلش هزار راه رفت. به نظر شما چه اتفاقی برای بچهها افتاده بود؟
کتاب بچههای بززنگولهپا کجا بودند؟ نوشته علیاصغر سیدآبادی، با تصویرگری علیرضا گلدوزیان توسط انتشارات افق به بازار آمده است.
تاکنون افسانهی کهن بز زنگولهپا دستمایهی داستانها و نمایشنامهها و اقتباسهای سینمایی مختلفی قرار گرفته است. این افسانه یکی از معروفترین و در عینحال سادهترین روایتهایی که برای خردسالان و کودکان در هر سنی جذاب و گیراست.
کتاب حاضر، نگاهی متفاوت به روایت این افسانه دارد. نویسنده با تغییر در داستان، در واقع گرهی اصلی در داستان ایجاد کرده و با سه پایان متفاوت تلاش میکند کودکان را به فکر وادارد تا خود آنها پایان متفاوتی رقم بزنند.
چنین نگرشی عموماً در تمرینهای نوشتن خلاق، آموزش داده میشود و این کتاب مانند بقیهی کتابهای این مجموعه، نمونهی مناسبی برای معلمانی است که میخواهند از این تکنیک در کلاس درس بهره بگیرند. به این ترتیب که معلم میتواند کتاب را برای دانشآموزان بخواند و از آنها بخواهد پایانبندی دیگری برای داستان بنویسند.
ایجاد پایانهای مختلف، جز تمرین نوشتن خلاق، ذهن کودکان را باز میکند تا بتوانند روایتهای مختلف از یک موضوع را تحلیل کنند و بپذیرند و در زمان تصمیمگیری در بحران بتوانند به تمام جوانب یک موضوع فکر کنند و راهی تازه برگزینند. بنابراین به طور غیرمستقیم مهارت حل مساله را آموزش میدهد.
پایان هر سه روایتی که نویسنده برای داستان ترسیم کرده است به نتیجهی مثبت منجر میشود که کتاب را برای خردسالان شیرین میکند؛ اما شاید برای ایجاد تفاوت، یکی از روایتها میتوانست به نفع گرگ ماجرا تمام شود و به این شیوه، کودکان را با چالش دیگری روبهرو کند.
تصویرگری کتاب، طعم و رنگ ویژهی خود را دارد و بهخصوص جلد کتاب برای خردسالان و کودکان خوشرنگ و جذاب است. همچنین تایپوگرافی اسم کتاب به زیبایی جلد کمک کرده است.
ارسال نظر