نقد و معرفی

  1. خانه
  2. نقد و معرفی
  3. دنیا و مامان دومی : ماجرای خاله‌ی وسواسی
09 مرداد 1402

دنیا و مامان دومی : ماجرای خاله‌ی وسواسی

توی اتاق دنیا یک اتفاق بد افتاده. گواش او رو روی زمین ریخته و یک لکه بنفش روی فرش درست شده است. حالا او می‌ترسد مامانش لکه‌ی بنفش را ببیند و حسابی عصابی شود و او را تنبیه کند. پس تصمیم می‌گیرد به خانه‌ی خاله‌اش برود و آن‌جا بماند. اما خانه‌ی خاله به همین راحتی نیست ...

کتاب دنیا و مامان دومی جلد پنجم از مجموعه‌ی دنیا  نوشته‌ی سپیده نیک‌رو با تصویرگری نازنین جمشیدی توسط انتشارات محراب قلم منتشر شده است. 
دنیا گواشش را روی زمین ریخته و از تبیه مامانش می‌ترسد. او تمام کاغذ رنگی‌ها را روی لکه‌ی بنفش می‌ریزد و با خاله افسانه به خانه‌شان می‌رود. توی خانه‌ی خاله، دنیا تازه می‌فهمد که خاله چقدر وسواسی است. او برای هر تکه از خانه یک دمپایی در نظر گرفته. تمام لباس و وسایل دنیا را می‌شوید و اسباب‌بازی‌هایش را خراب می‌کند. 
دنیا مجبور می‌شود شب با چند تا پتو بخوابد و فردای آن روز هم توی شهربازی با وسواسی‌بازی‌های خاله، انگشت‌نما می‌شود تا در پایان خسته می‌شود و زنگ می‌زند و با گریه از مامان می‌خواهد به دنبالش بیاید. مامان که اصلا توی اتاق دنیا نرفته تازه می‌فهمد ماجرا چیست و از کارهای دنیا خنده‌اش می‌گیرد. 
ترس از اشتباه و تنبیه، معمولاً یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های کودکان است. آن‌ها  گاهی چنین وقایعی را بزرگ‌نمایی می‌کنند و درگیر اضطراب می‌شوند. شاید این اضطراب آن‌ها برای بزرگ‌تر قابل درک نباشد اما برای خود آن‌ها جدی و گاهی غیر قابل تحمل است. ماجرای این جلد دنیا، درباره‌ی کارهایی است که کودکان قادرند به خاطر اضطراب انجام دهند. 
از سوی دیگر این اضطراب در بزرگسالان نیز به شکل دیگری نمود پیدا می‌کند که یکی از آن ها وسواس است. چیزی که خاله‌ی دنیا به خاطر اضطراب به آن مبتلا شده و شوهرخاله دلیل آن را بچه‌دار نشدن عنوان می‌کند. از جلد یک که خاله افسانه وارد داستان شد ما با موضوع بچه‌دار نشدن او روبه‌رو شدیم و این جلد ادامه‌ی همان موضوع را پی می‌گیریم که در جلد هفتم با عنوان دنیا و پسرخاله‌ی فوری نیز ادامه خواهد داشت. 
دنیا که فکر می‌کند قرار است در خانه‌ی خاله افسانه زندگی راحتی داشته باشد و از تنبیه خبری نباشد با اخلاق‌های خاص خاله بیچاره می‌شود و تصمیم می‌گیرد تنبیه را به جان بخرد و هر طور که می‌تواند به خانه برگردد. او می‌بیند که پذیرش اشتباهش راحت‌تر از فرار از آن و اضطراب روبه‌رو شدن با تبعات آن است. 
 

ارسال نظر