پسری در برج : مبارزه‌ای نفس‌گیر با ناشناخته‌ها
رمان نفس‌گیر پسری در برج درباره‌ی پسری است به نام ادی که بدون کمک مادر افسرده‌اش، باید به مبارزه با خیلی چیزها بپردازد. ماجرا از خرید کردن و انجام کارهای خانه شروع می‌شود اما از وقتی بلاچرها به شهر وارد می‌شوند این مبارزه تبدیل به مبارزه‌ای خطرناک می‌شود که می‌تواند به قیمت زندگی ادی و مادرش تمام شود.
پسری در برج نوشته‌ی پالی هو-ین، با ترجمه‌ی مریم عزیزی در ۲۹۹ صفحه در نشر هوپا منتشر شده است.
ادی نوجوان است. ولی آن‌قدر کم سن و سال هست که وقتی مجبور می‌شود به عابربانک برود برای همه عجیب است. او باید کارهای بیرون از خانه را سر و سامان بدهد چون مادرش بعد از روزی که کتک‌خورده و گریه‌کنان به خانه آمد وحشت دارد بیرون برود. اما حال بد مادر با بیرون نرفتن خوب نمی‌شود؛ بلکه بیشتر و بیشتر در دام افسردگی می‌غلطد. اما این تنها چیزی نیست که ادی باید با آن بجنگد.
وقتی خانه‌های شهر ناگهان و دانه دانه خراب می‌شوند ماجرا شکل یک معمای ترسناک را به خود می‌گیرد. ادی و دوست صمیمی‌اش گایا دنبال حل این معما هستند. از این نقطه، رمان، لحظه به لحظه هیجان‌انگیزتر و نفس‌گیرتر می‌شود و چه بسا خواننده را وادار کند تا پایان رمان چشم بر هم نگذارد و به خواندن ادامه بدهد.
رمان با اینکه حادثه‌محور است در پردازش شخصیت‌ها موفق عمل کرده است. جز در مورد همسر بن که مثل مادر ادی از بیرون رفتن هراس دارد و در اواخر داستان در تنها صحنه‌ای که حضور دارد ناگهان مرگ را به زندگی ترجیح می‌دهد. البته بدیهی است که نویسنده می‌‌خواسته تمرکز زیادی روی موضوع افسردگی بگذارد اما در مورد مادر ادی، درست است که ما دقیقاً نمی‌دانیم چه حادثه‌ای برای او رخ داده است اما او را درک می‌کنیم و روند بیماری او را می‌بینیم. اما آشنایی کم ما با همسر بن باعث می‌شود از مرگ او شوکه شویم.
با این وجود در مورد شخصیت‌های دیگر، مثل خود ادی، مادرش، گایا، زن همسایه و پس از آن، ساکنان باقی‌مانده‌ی برج، آشنایی ما در حدی است که درک آن‌ها برایمان به سادگی اتفاق می‌افتد.
پس از هیجان، بزرگترین ویژگی مثبت رمان، آشنایی خواننده با دنیای کودکان یا نوجوانان رها شده است. کودکانی که تلاش می‌کنند از پس مسئولیت‌هایی بزرگ‌تر از حد توانشان بر بیایند و سکان کشتی طوفان‌زده‌ی خانواده را به دست بگیرند. در عین حال انجام این مسئولیت‌ها باعث نمی‌شود در نهایت احساس خوبی داشته باشند بلکه همیشه احساس می‌کنند چیزی را درست و کامل انجام نداده‌اند. خواننده در این رمان با انواع احساس‌های ادی آشنا می‌شود و با یک نوجوان رها شده همراه و هم‌گام می‌شود.
رمان‌ها و فیلم‌های زیادی در ژانر آخرالزمانی نوشته شده‌اند. شاید نویسنده برای انتخاب چنین موضوعی ریسک بزرگی کرده؛ اما از پس آن خوب برآمده است. مهم‌ترین دلایل آن این است که اولاً نویسنده، موضوع اصلی که همان ورود بلاچرها به داستان و خراب‌شدن خانه‌ها و مردن شهروندان است به عنوان داستانی فرعی به داستان زندگی ادی وارد می‌کند و ثانیاً علت خرابی‌ها و از بین رفتن شهر، خلاقانه و نوآورانه است. یعنی وجود بلاچرها که نوعی گیاه دارای هاگ هستند پیش از این در داستان‌های مشابه مطرح نشده بود و ضمناً راه‌حلی که نویسنده برای حل مشکل انتخاب کرده است کاملاً منطقی و عملی است.
ارسال نظر