گروه مخفی: مبارزه برای حق انتخاب
یک مدرسهی غیرانتفاعی خفن! یک ناظم سختگیر و سه دختر که آنطور که مدرسه میخواهد باهوش نیستند! همهی اینها یک گروه میسازد به نام گروه مخفی! پریا و پانیذ و نگار میخواهند با همکاری هم کاری کنند که دیگران آنها را جدی بگیرند. اما گاهی ماجراها آن طور که دوست دارند پیش نمیرود ...
کتاب گروه مخفی نوشتهی سپیده نیکرو با تصویرگری مجید صابرینژاد توسط انتشارات محراب قلم منتشر شده است.
پریا تازه دارد صاحب یک برادر میشود. آن هم در سیزده سالگی! او اصلاً با این ماجرا کنار نمیآید. توی مدرسه هم هیچ چیز آن طور که میخواهد پیش نمیرود. مشاور مدرسه اصرار دارد بچهها کم کم به رشتهی علوم تجربی یا ریاضی هدایت تحصیلی شوند. اما پریا یک نویسنده و یک عشق فوتبال است. پس او و نگار و پانیذ که هر کدام علایق متفاوتی دارند تصمیم میگیرند با هم کاری انجام دهند که هم اعتماد پدر و مادرهایشان را جلب کنند و هم به مسئولین مدرسه نشان دهند چه استعدادهایی دارند.
آنها در این مسیر چالشهای زیادی دارند که در ترکیب با ماهیت طنز داستان، ماجراهای خندهداری میسازد. پریا که دنبال جلب توجه پدر و مادرش است کارش به خانهی جادوگر خپل یا همان دعانویس باز میشود و توی پارک گیر پلیس میافتد و با کمک مادر پانیذ نجات پیدا میکند. در نهایت بچههای گروه مخفی موفق میشوند یک نمایش بنویسند و با هم صحنه و لباس آن را طراحی کنند. صحنهی اجرای نمایش و موفقیت آنها پایان داستان را شکل میدهد.
شخصیتهای رمان و محیط زندگی و نوع نگاه آنها، به فضای روز جامعه و مشکلاتی که نوجوانان با آن روبهرو هستند خیلی نزدیک است. به همین دلیل مخاطب با قهرمانان داستان، همذاتپنداری میکند.
مهمترین نقد نویسنده به مدرسه است. او نگاه مدارس به استعدادهای نوجوانان را به چالش میکشد و موضوع انتخاب رشته را که در دورهی نوجوانی یکی از مهمترین دغدغههای آنان است به عنوان مهمترین بخش انتقاد خود مطرح میکند.
در مقابل، نوجوانان داستان تلاش میکنند برای جایگاه خود در خانواده و مدرسه و اجتماع مبارزه کنند. آنها هر کدام چالشهای مختلفی در خانواده دارند اما مهمترین آنها هویبیابی و اثبات خود است که در این مسیر موفق عمل میکنند و این اعتماد به نفس را به خوانندگان کتاب میدهند که برای هدف خود تلاش کنند و برای اثبات هویت خود با خانواده و مدرسه در تعامل قرار گیرند.
ارسال نظر