قصه‌ی ما

علی اصغر سیدآبادی
می‌خواستیم کتابخانه‌ی کوچکی بسازیم برای بچه‌های روستا. گفتند اگر از همان اول فکر هزینه‌ها و مدیریتش را نکنید، دردسرساز می‌شود، اما چه فکری باید می‌کردیم؟
گفتند کنارش کسب و کار کوچکی راه بیاندازید که کتابخانه را اداره کند و چنین شد که «گوین» متولد شد. اول اسمش گوین نبود، اصلا اسمی نداشت. با روش‌های کارآفرینی اجتماعی، نشستی گذاشتیم و مردم را دعوت کردیم برای همفکری. ۴۰-۵۰ نفر از زنان روستا آمدند و در کارگاهی توانایی‌ها و امکانات را برای راه‌اندازی کسب و کار مرور کردیم و آخر همین کارگاه متوجه شدیم که این کسب و کار کوچک باید در زمینه دوخت و دوز باشد که چند نفر تحصیل‌کرده‌ی رشته‌ی طراحی دوخت بودند و سابقه‌ی گلدوزی دارند و کارگاه‌های کوچک فرت‌بافی(پارچه بافی) را در گوشه‌های خانه‌شان هنوز به یاد می‌آورند و هنوز در گوشه‌ی صندوقچه‌هایشان پرده‌ها و روبالشی های جهیزیه مادرانشان را که با گلدوزی‌های قدیمی تزیین شده، نگه می دارند.
چند هفته بعد کارگاه‌های آموزشی دایر شد. از گلدوزی شروع کردیم و  بعد رسیدیم به فرت‌بافی و خیاطی و چیزهای دیگر. چند ماهی آزمون و خطا کردیم. پارچه بافتیم و گلدوزی کردیم و دوختیم و درست در روزهایی که پی کتابخانه و کارگاهی در کنارش کنده شد و پر شد، ما هم فکر کردیم که می‌توانیم اولین دست‌بافته‌ها و دست‌دوخته‌هایمان را عرضه کنیم.
سرانجام پس از دو سال کار، کتابخانه عمومی گیتی در روستای سیدآباد که به یاد مرحوم گیتی ملااحمد و مرحوم جواد فغفوری ساخته شده بود، در آخرین روزهای آذر 1400 شروع به کار کرد.
دوست داشتیم شب یلدا مراسمی رسمی و بزرگ بگیریم برای شروع به کار، اما بعد از مشورت‌هایی تصمیم گرفتیم، چند روز زودتر و در مراسمی کوچک کتابخانه کار خود را آغاز کند و مراسم رسمی بماند برای روزهای بعد.
با اینکه دست‌وپای کرونا در روستای ما هم مثل خیلی از مناطق کشور جمع شده بود، تعداد محدودی از مردم روستا را دعوت کردیم که با ماسک و رعایت پروتکل‌های بهداشتی به کتابخانه بیایند و کار را شروع کردیم.
بعد از خواندن آیاتی از قرآن مجید توسط یکی از کودکان، درباره‌ی نحوه‌ی تأمین هزینه‌های کتابخانه و برنامه‌های آینده و فعالیت‌های آن توضیحاتی داده شد. سپس نامه‌ی خانواده فغفوری و سیدآبادی که هزینه‌ی ساخت کتابخانه را تأمین کرده بودند، خوانده شد و بعد اولین گروه از اعضا سوگندنامه‌ی عضویت را خواندند. در پایان هم یکی از اهالی به نمایندگی از مردم از ساخت کتابخانه ابراز خوشحالی کرد و از سازندگان آن تقدیر و تشکر کرد و بدین ترتیب کتابخانه‌ی گیتی آغاز به کار کرد.