سلام کوچولو: دوست جدید یا قدیمی؟

ببری قرار بود ماهی بگیرد یا از توی جنگل قارچ پیدا کند. اما بازی کردن با دوست جدیدش خوک کوچولو حسابی حواس او را پرت کرده است. انقدر که حتی یادش رفته به خانه برگردد. وقتی ببری پیش خوک کوچولو می‌ماند می‌فهمد که زندگی جدیدش خیلی هم راحت نیست. حالا ببری باید تصمیم بگیرد بماند یا برگردد!

سلام کوچولو، یکی از داستان‌های خرسی و ببری است که توسط یانوش نوشته شده و با ترجمه‌ی گیتا رسولی توسط انتشارات محراب قلم به بازار آمده است. 
در این قسمت از مجموعه خرسی و ببری، دوست تازه‌ی ببری، یعنی خوک کوچولو یک چالش تازه می‌آفریند. دوستی با خوک کوچولو، ببری را با مفاهیم شادمانی، سرخوشی، بازی و تقابل آن‌ها با مسئولیت و وفاداری ر‌وبه‌رو می‌کند.
خرسی که همیشه با ببری همراهی و همکاری می‌کرده حالا توسط دوست تازه، به عقب رانده می‌شود.
ببری اول توی جنگل با خوک کوچولو بازی می‌کند. بعد به شنا می‌رود و شب هم پیش دوست تازه‌اش می‌ماند. کم‌کم مجبور می‌شود کارهای خانه‌ی خوک کوچولو را انجام دهد. بدون اینکه خود خوک کوچولو کاری انجام دهد! ببری که از شرایط خسته شده و دلش برای زندگی‌اش با خرسی تنگ شده سراسیمه به خانه برمی‌گردد. اما دیگر خرسی آن‌جا نیست.
درست است که خرسی مهربان‌تر از این حرف‌هاست که ببری را رها یا سرزنش کند اما خود ببری درس خوبی گرفته است. اینکه بازی و شادی خوب است اما هرگز جای امنیت و آرامش خانه با حضور یک دوست امن و خوب را نمی‌گیرد.
مفهوم دوستی برای کودکان، به خصوص در سال‌های دبستان چالش‌آفرین است. آن‌ها بین دوستان خود دچار تردید می‌شوند. گاهی حتی دوستان قدیمی می‌خواهند آن‌ها را وادار کنند با کودک دیگری دوست نباشند. اما در این داستان خرسی به ببری اجازه می‌دهد دوست جدیدی پیدا کند. او فقط نگران دوستش می‌شود و به دنبال او می‌گردد. 
ببری از این موهبت آزادی استفاده می‌کند و زندگی با خوک کوچولو را امتحان می‌کند. اما زندگی جدید چیزی نیست که ببری بخواهد. خوک کوچولو او را وادار می‌کند کار کند در صورتی که خودش حاضر نیست در کارهای خانه مشارکت کند. این است که ببری دلش برای خانه‌اش تنگ می‌شود وتصمیم می‌گیرد به زندگی آرامش‌بخش گذشته برگردد.