مشق شبم را ننوشتم چون ...: بهانههای فضایی
هنری مشق شبش را ننوشته و حالا که خانم معلم از او میپرسد چرا؟ دنبال یک بهانهی درست و حسابی میگردد. به نظر شما نشستن یک هواپیما پر از میمون وسط خانهشان، میتواند بهانهی خوبی باشد؟
کتاب مشق شبم را ننوشتم چون ... نوشته دیوید کالی با تصویرگری بنجامین چاد و ترجمه رضی هیرمندی توسط انتشارات افق به بازار آمده است.
کدام کودکی است که حداقل یک بار تجربهی ننوشتن مشق شب را نداشته باشد؟ در چنین مواقعی اغلب کودکان که در برابر اقتدار معلم درمانده میشوند رو میآورند به پیدا کردن بهانههای مختلف. مثل اینکه دیشب مهمانی بودم. یا بلایی سر دفترم آمد و ... اغلب این بهانهها هم برای معلمها آشناست. آنها معمولاً یکی دو بار اول، خودشان را به نفهمیدن میزنند اما اگر ادامهدار شود به کودک یادآوری میکنند که آنها هم این بهانهها را بلدند.
حالا هنری درگیر همین وضعیت شده اما بهانههای او به همین سادگی نیستند. اول که هواپیمایی پر از میمون درست نشسته وسط حیاط خانهشان، بعد هم یک روبات دیوانه زده خانهشان راخراب کرده، بعد حتی یک سفینهی فضایی آمده و هنری را قاپیده و برده و چندین بهانهی عجیب و غریب دیگر که در ذهن خلاق و ماجراجوی کودکان، خیلی هم عجیب نیست!
این ماجراها با تصاویر دقیق و جزییات ظریف و طنزی خاص تصویر شدهاند و در واقع بخش عمدهای از روایت هر ماجرا در تصویر، اتفاق افتاده است.
در پایان، خانم معلم که به هیچ وجه تحت تاثیر خلاقیت این داستانها قرار نگرفته به هنری نگاه میکند. او هیچکدام از این داستانها را باور نمیکند! حتماً شما میدانید چرا ...
همکاری تنگاتنگ تصویرگر و نویسنده، در نتیجهی کار چنین داستانهایی، فوقالعاده موثر است. کاری که دیوید کالی و بنچامین چاد به خوبی از پس آن برآمدهاند و در واقع تصویرگر در نقش بال خیالی نویسنده، او را در آسمان به پرواز درآورده است.
این دو در کتابهایی مثل «به مدرسه دیر رسیدم چون ...» و «ماجراهای بامزه در موزه» نیز با هم همکاری داشتهاند.
ارسال نظر