زیبا و مانا: جهانی تازه در میان کاغذها
قیچی کاغذها را میبرد و از میان خردهکاغذها دختری به نام زیبا پدیدار میشود. دختری به نام مانا هم میان خردهکاغذهاست. آنها اول با هم دچار مشکل میشوند اما کمکم دوست میشوند. دوستیای که با فداکاری درهم میآمیزد.
زیبا و مانا اثری خلاق از نویسندهی سوئدی نینا رودال رونه است که توسط غلامرضا امامی ترجمه شده است. نویسنده در این اثر کوشیده است جهانی تازه از میان کاغذها کشف کند. کاری که کودکان را به وجد میآورد. کافی است بریدههای کاغذ را به یک خردسال بدهید تا با تکههای آن هزاران کاردستی خلاق بسازد.
از میان این کاردستیها، از دید نویسنده، یکی تبدیل میشود به زیبا. زیبا دختری کاغذی است که ناگهان از میان هزاران خرده کاغذ هویدا میشود و هویت و شخصیت مییابد.
نویسنده اشاره میکند که تکههای کاغذ به تنهایی زیبا نیستند اما همهی آنها با هم وجود آن دختر را نشان میدهند. یعنی زیبا مجموعی از چیزهای مختلف است. مثل هر انسان دیگر.
زیبا حضور دارد که ناگهان مانا هویدا میشود. این موجود جدید، ابتدا زیبا را به هراس میاندازد. مانا «دیگری» است و مثل هر کودکی، زیبا نیز ابتدا از حضور دیگری نگران میشود و سعی در نفی او دارد. آنها با هم میجنگند تا وقتی که هراس از قیچی که دشمن است آنها را با هم متحد میکند.
ناگهان دو دیگری با هم دوست میشوند و این دوستی موجب میشود که زیبا فداکاری کند و با تکهای از لباس خود برای مانا پا درست کند.
داستان با ابزارهایی ساده به خردسال این امکان را میدهد که به اشکال، به صورت خلاقانه نگاه کند و به سادگی با خردهکاغذها داستانی تازه بسازد. این نوع نگاه، جهان کودک را گسترش میدهد و دریچهای از رویا به زندگی او میگشاید. در عین حال و در وجهی دیگر، داستان میکوشد روند آشنایی و پیوند میان دو غریبه را به تصویر کشد و دوستی را تعریف کند.
دو دختر که از میان خرده کاغذها سربرآوردهاند و در عین غریبگی و دشمنی راهی برای ارتباط با یکدیگر پیدا میکنند و ناگهان به مدافعان همدیگر تبدیل میشوند. درست مثل کودکانی که در کوچه یکدیگر را پیدا میکنند. دوست میشوند و به عنوان بخشی بزرگ از زندگی یکدیگر نقش ایفا میکنند.
ارسال نظر