چشم‌های لیندا: دنیای نابینایی

جواکین، پسری که بر اثر یک بیماری، بینایی‌اش را از دست داده، بی‌روحیه و ناتوان شده و زندگی براش پوچ و غیرقابل تحمل است. تا زمانی که پدرش یک مادیان می‌خرد و جواکین به کره‌ی تازه متولد شده‌ی او علاقه‌مند می‌شود. این کره زندگی را برای او تغییر می‌دهد.

جواکین قهرمان رمان چشم‌های لیندا نوشته‌ی هلن گریفیتس پسری آسیب‌دیده است. بیماری، چشم‌های او را گرفته و حالا همه‌ی خانواده به شدت نگران او هستند. به‌خصوص خاله‌هایش که معتقدند او باید در خانه بماند و از هر نوع بیماری محافظت شود. اما جواکین مثل هر کودک دیگری، نیاز به هوای آزاد و انگیزه برای بازی کردن دارد. 
ورود یک مادیان به آغل آن‌ها زندگی جواکین را دگرگون می‌کند. ارتباط عمیقی که بین او و کره‌ اسب تازه‌متولد‌شده‌ی مادیان ایجاد می‌شود او را سرحال می‌کند و اشتیاقش را به زندگی برمی‌گرداند. 
اسم این کره اسب، لینداست و حالا بهترین دوست جواکین است. او کم‌کم تبدیل به چشم‌های این پسر نابینا می‌شود و شادی و تحرک پیشین را به او باز می‌گرداند تا روزی که جواکین برای عمل چشم راهی بیمارستان می‌شود. 
لیندای سرکش به همراه کره اسب دیگری فرار می‌کند و دردسرهای زیادی درست می‌کند و این فرار، پایان غم‌انگیز داستان را رقم می‌زند. وقتی جواکین برمی‌گردد مجبور است از رویاهایی که با این اسب جوان ساخته، دست کشیده و به دامن زندگی حقیقی برگردد. 
درک زندگی کودکان با نیازهای ویژه اغلب برای دیگر کودکان، کار آسانی نیست. گاهی این تفاوت‌‌ها باعث می‌شود کودکان به تمسخر یکدیگر رو بیاورند و چنین کودکان را به عنوان «دیگری»، غریبه یا عجیب‌الخلقه بشناسند. نوشتن رمان درباره‌ی کودکان با نیازهای ویژه، نیاز به درکی عمیق از دنیای آنان دارد و در نتیجه بسیار سخت و مهم است و البته باعث می‌شود این دنیا برای کودکان و نوجوانان ناشناخته نماند. شناختن دنیای متفاوت دیگران، می‌تواند از زیرساخت‌های مهم صلح و رواداری فرهنگی و اجتماعی باشد. 
رمان چشم‌های لیندا که با ترجمه‌ی مجید عمیق به بازار آمده است، داستانی بسیار انسانی است. با توصیفات و صحنه‌پردازی‌های دقیق و شخصیت‌پردازی موشکافانه‌ی پسری نابینا و کره‌اسبی که دلبسته‌ی مهربانی این پسر شده است. 
مخاطب ضمن لذت بردن از داستان، می‌تواند این موضوع را درک کند که محدود کردن کودکان، به دلیل نیازهای ویژه‌شان چطور می‌تواند مانع بروز استعدادها و توانایی‌های آنان شود و در عین حال آزادی بخشیدن چطور می‌تواند زندگی آنان را دگرگون سازد.