وقتی مینا از خواب بیدار شد: فراتر از خواب و رویا
وقتی مینا از خواب بیدار شد دید بالای سرش خاکستری و خالی است و او توی یک دنیای خاکستری بدون شکل مانده است. آن جا هیچ چیز وجود نداشت. جز صدا. صدا با مینا حرف زد و آنها کمکم با هم دوست شدند. اما مینا چطور باید از آنجا خارج میشد؟
کتاب وقتی مینا از خواب بیدار شد نوشته مدیا کاشیگر با تصویرگری محمدعلی بنیاسدی در انتشارات میچکا منتشر شده است.
وقتی مینا از خواب بیدار شد دید بالای سرش خاکستری است. اصلاً همه جا خاکستری است. تا چشم کار میکرد چیزی نبود. مینا خیلی ترسید اما وقتی صدا با او حرف زد فهمید که در این دنیای عجیب و بدون شکل، باید خیلی کارها بکند تا بتواند از دروازهی دنیای نیستها بگذرد و دنیای هستها را بسازد تا بتواند به خانه برگردد و به صدا هم کمک کند.
رمان فانتزی وقتی مینا از خواب بیدار شد در فضایی بین خواب و رویا شکل گرفته است. قهرمان داستان، مینا که ناگهان خود را در موقعیتی خاص و عجیب مییابد به خاطر شجاعتش ستوده میشود. او با ترس و تنهایی روبهرو میشود اما همچنان به فکر کمک کردن به صداست. کسی که قبلاً یک پسربچه بوده اما به خاطر گیر کردن در دنیای نیستها تبدیل به صدا شده است. سرنوشتی که ممکن است گریبان مینا را نیز بگیرد.
رمان، خلاقانه و به شدت تصویرگراست. از آنها که قابلیت ساخت یک انیمشین خوب را در خود دارد. نویسنده با توصیف و صحنهسازی، ما را به دنیای عجیبی که خلق کرده میبرد. دنیای شکلها و رنگها و حرکتها و صداها. دنیایی که فقط میتوان در خوابها تجربه کرد. دنیایی سوررئال با تصویرهایی نمادین.
وقتی مینا از خواب بیدار شد از آن دست کتابهایی نیست که نوجوانان اغلب میخوانند. بلکه پنجرهای دیگر رو به آنها میگشاید و به واسطهی همین دنیای خیالی رنگ رنگ، مخاطب رمان نه فقط نوجوانان که ردههای سنی بالاتر نیز میتوانند باشند. ضمن اینکه بعد از پایان کتاب، نقشی از آن به یادگار در ذهنها میماند و مخاطب تا مدتها به دنیای عجیب مینا و صدا فکر میکند. به اینکه صدا که بود؟ چرا حرکت اینقدر مهم بود؟ اهمیت بازتاب صداها چه بود؟ تفاوت مینا با بچههایی که میترسیدند چیست؟ و هزاران سوال دیگر که حتی میتواند موضوع جمعخوانی کتاب، در میان نوجوانان باشد.
ارسال نظر