پپا عینک میزند
پپا و جورج با پدرو کوچولو بازی میکنند. وسط بازی عینک پدرو روی زمین میافتد و جورج آن را به چشمهایش میزند. حالا پپا و جورج کنجکاو هستند که چرا پدرو عینک میزند و آیا آنها باید عینک بزنند یا نه؟ پدرو میگوید که پدرش عینکساز است و آنها برای آزمایش چشمهایشان میتوانند به او مراجعه کنند.
کتاب پپا عینک میزند با نویسندگی و تصویرگری نویل استنلی و مارک بیکر با ترجمهی مهسا خسروی توسط انتشارات افق منتشر شده است.
پپا و جرج این بار با دوستشان پدرو که عینکی است وارد داستان میشوند. وسط بازی عینک پدرو روی زمین میافتد و همین جرقه باعث میشود پپا و جرج به فکر آزمایش کردن چشمهایشان بیفتند. معلوم میشود پدر پدرو عینکساز است و این یعنی او میتواند چشمهای بچهها را معاینه کند. بعد از هماهنگی با مامان و بابا بچهها پیش پدر پدرو میروند و روی صندلی مخصوص معاینهی چشم مینشینند. پپا از عینکها خیلی خوشش آمده است. اما معلوم میشود هیچکدام از بچهها نیاز به عینک ندارند و چشمهایشان خوب میبیند. با پیشنهاد عینکساز پپا یک عینک دودی میخرد.
در هر کدام از کتابهای دنیای پپا نویسنده تلاش میکند بچهها را با یکی از موضوعات تازهی مربوط به سنشان آشنا کند. در سنین خردسالی و کودکی تمام کودکان نیاز به سنجش بینایی دارند. به خصوص پیش از مدرسه که این سنجش یکی از آزمایشهایی است که برای تمام کودکان انجام میشود. به همین دلیل آشنایی با نحوهی سنجش بینایی ضروری مینماید.
در این داستان بچهها ابتدا نسبت به عینک دوستشان کنجکاو میشوند. اینکه او چرا عینک میزند و چرا به عینک نیاز دارد. در مرحلهی بعد به خودشان فکر میکنند که آیا چشمهایشان خوب میبیند یا نه؟ و آیا به عینک نیاز دارند؟
در پایان پپا به داشتن عینک علاقهمند میشود بهخصوص که بعضی از عینکها خیلی بامزه و جذاب هستند. در نهایت او که نیاز به عینک ندارد با راهنمایی پدر پدرو یک عینک دودی انتخاب میکند و میخرد.
آموزش در رابطه با مشکلات بینایی این مزیت را دارد که خردسالان به این موضوع فکر میکنند. بسیاری از بچههایی که نیاز به عینک دارند به دلیل اینکه نسبت به کمبینایی آگاهی ندارند متوجه این موضوع نمیشوند که نیاز به آزمایش چشمهایشان دارند و ممکن است بینایی آنها از دیگران کمتر باشد. ضمن اینکه بعضی از بچهها از معاینه و مواجهه با دکتر گریزان هستند و پپا به آنها یاد میدهد که نیاز به ترسیدن نیست.
ارسال نظر