آقا گرگه رنگ خودش را عوض میکند: بازگشت به خویشتن
آقا گرگه از اینکه سیاه است خیلی ناراضی است چون فکر میکند سیاه رنگ غمگینی است. پس تصمیم میگیرد رنگ خودش را عوض کند. او با رنگ و لباس و گلبرگ گلها و هر چیز دیگری که به دستش میرسد رنگ عوض میکند. اما به نظر شما این چیزها آقا گرگه را راضی میکند؟
کتاب آقا گرگه رنگ خودش را عوض میکند نوشتهی اوریان لالمان با ترجمه مهناز عسگری توسط انتشارات محراب قلم منتشر شده است.
آقا گرگه از اینکه سیاه است ناراضی است. چون فکر میکند سیاه رنگ غمگینی است. پس اول با رنگ، خودش را سبز میکند اما اصلاً خوشش نمیآید. او شبیه یک غورباقهی بزرگ شده است. بعد لباسهای قرمزش را میپوشد اما آنها هم او را شکل بابانوئل کردهاند. او از رنگ صورتی خوشش نمیآید چون شبیه پرنسسها میشود. نارنجی هم او را شکل هویج یا روباه میکند. او همهی رنگها را امتحان میکند. حتی با کمک پرهای طاووس خود را رنگارنگ میکند اما هیچ کدام فایده ندارد و در نهایت به این نتیجه میرسد که خودش را همانطور که هست دوست دارد.
موضوع تنوعطلبیهای آقا گرگه در تمام مجموعه کتابهای او جریان دارد. او شخصیتی ماجراجو دارد و سعی میکند چیزهای جدید را امتحان کند و این کار را اغلب به شیوههای خلاقانه انجام میدهد. اما پایان ماجراجوییهای او اغلب به آرامش ختم میشود و او به خانه برمیگردد.
در این قسمت از داستان، آقا گرگه این بار از خودش خسته شده است و سعی میکند خودش را تغییر بدهد. پایان داستان نیز به جای اینکه به خانه برگردد به خودش برمیگردد و یادش میافتد که باید خودش را بیش از همه چیز دوست داشته باشد.
تصویرگری کتاب نیز با رنگ به رنگ نشان دادن آقا گرگه به ماهیت داستان کمک میکند و خواننده نیز به چشم میبیند که آقا گرگه وقتی خودش باشد بهتر و زیباتر است.
ارسال نظر