خانم شارلوت ۵ خدمتکار شگفتانگیز : زندگی دوبارهی شادمانی
خانم شارلوت این بار قرار است خدمتکار یک فرهنگ سرای بزرگ و شیک بشود و هر روز حسابی سنگهای کف فرهنگسرا را برق بیندازد. اما سه تا بچه از افتتاح این مکان و خراب شدن پیست اسکیتشان حسابی عصبانی هستند ....
خانم شارلوت ۵ خدمتکار شگفتانگیز نوشتهی دومینیک دمرس با ترجمهی مهناز عسگری و تصویرگری تونی راس در انتشارات محراب قلم منتشر شده است.
در ادامهی سفر شگفتانگیز خانم شارلوت، این بار او که حسابی بیپول شده است برای رسیدن به ماری و سنگول تصمیم میگیرد در میان راه در شهری یک شغل جدید برای خودش دست و پا کند.
او خدمتکار یک فرهنگسرای بزرگ میشود و از کار سخت برق انداختن سنگها خوشش میآید چون میتواند حسابی خیالپرداری کند.
در فرهنگسرا با آلکسیا و دوستانش آشنا میشود. آنها که از خراب شدن پیست اسکیتشان و ساخته شدن این ساختمان بدقواره عصبانی هستند افتتاحیه را به هم ریختهاند و حالا پنهان شدهاند. خانم شارلوت با حرفها و قصههایش به آنها یاد میدهد چهطور بر خشم و ترسشان غلبه کنند و از پس مشکلات بربیایند.
داستان، جذاب و گیراست. در همان ابتدا با ماجرای به هم ریختن افتتاحیه، مخاطب را با خود همراه میکند و او را تا پایان داستان به دنبال ماجرا میکشاند. پلیسی بودن داستان و مشکلاتی که برای این سه بچه به وجود آمده در این دنبال کردن، بیتاثیر نیست.
شخصیت منفی داستان، شخصیتی اغراقشده است که البته با فضای رویایی و تخیلی حاکم بر ماجراهای خانم شارلوت همخوان است. ضمن اینکه این نوع اغراق، ایجاد طنز میکند.
در جای جای داستان با نکات روانشناسی روبهرو هستیم. خانم شارلوت روشهای کنترل خشم را در خلال داستان به بچهها آموزش میدهد. ضمنا او با داستانهایش به رویاهای بچهها جهت میدهد. او بچهها را از فرار کردن منصرف میکند و به آنها کمک میکند با مشکل روبهرو شوند و راهحل پیدا کنند.
ارسال نظر